بادگیرهای خشتی ایران که بیشتر در مناطق کویری به چشم میخورند یکی از مظاهر معماری اصیل ایرانی هستند که در گرمای طاقت فرسای کویر ، همانند یک خنککننده طبیعی عمل کرده و زندگی سخت کویر را برای ساکنان این منطقه آسان می کنند . در واقع اینها نماد تاریخی و هویتی ایران هستند که متاسفانه در اثر بیتوجهی در حال سرقت از ایران و ثبت جهانی به نام یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند . متاسفانه و بنابر دلایلی، توجه به آثار تاریخی چندان مورد توجه نبوده و همین خلاء موجب شده تا امارات متحده عربی تلاشهای گستردهای برای ثبت آن داشته باشد . اگرچه تاکنون موفق نبوده اما در صورت بیتوجهی میتواند یکی از میراث معنوی مهم ایران را برای همیشه از کشور خارج کرده و به نام کشور و تاریخی ثبت کند که هیچ پیشینهای در این زمینه ندارد.
هرچند بادگیرها ممکن است برای ما ایرانیان بسیار عادی جلوه کنند اما باید اذعان داشت این نماد ایرانی همچون سرمایه ای بزرگ و مهم در صنعت گردشگری است و میتواند با معرفی و تبلیغ درست ، هرساله تعداد زیادی از گردشگران را به خود جذب و مقادیر زیادی ارز را به داخل کشور سرازیر کند.
بادگیر یکی از عناصر معماری ایرانی است که در نواحی گرمسیری مرکزی و جنوبی ایران به چشم میخورد و تاریخ استفاده از آنها به درستی مشخص نیست . کاوشگران بعد از کشف یک محوطه باستانی ، فقط از روی فوندانسیونها توانستند تخمین بزنند که بادگیرها از حدود ۵ هزار سال پیش در ایران مورد استفاده ساکنان مردم بوده اند .
بادگیر در واقع یک تکنیک استفاده از انرژیهای طبیعی و پاک در ایران باستان بوده است . اساس کار آنها خنک کردن فضای زندگی افراد بوده و شیوه کارشان هم به این صورت است که چون هوای سرد سنگین بوده و هوای گرم سبک ، بنابراین بادگیر ، هوای سرد را به پایین و هوای گرم را به بالا منتقل میکند .
بادگیر شکلهای مختلفی مانند مربع ، مستطیل و گاهی دایره دارد که در هر منطقه از ایران و به تناسب آبوهوا رواج داشته است . این سیستم درواقع چند کاربری دیگر غیر از خنککردن منازل هم داشته که در مساجد و آبانبارها نیز از آن استفاده میشده است.
بعد از تعیین جهت باد توسط معماران و مهندسان که بر اساس شنیدار بوده ، بادگیرها روی دمندگی باد قرار می گرفته اند و دارای شبکهبندی و در برخی موارد دارای دربهای چوبی نیز بوده اند . این دربها در زمستان بسته میشد تا از نفوذ هوای سرد به داخل ساختمان و فرار هوای گرم به خارج جلوگیری کند .
نکته اساسی آن است که ، به اندازهای این سیستم درست و به جا شبکهبندی میشد که اندرونی و اتاقها را نیز پوشش می داد و این باد خنک در سطح ساختمان به چرخش درمی آمد . ساختمانهایی که مالکان آن ها از نظر اقتصادی متمول بودند ، در قسمت بادخور این دریچهها در داخل منازل حوضچههای آبی را تعبیه میکردند تا بخشی از باد دمیده شده که از روی آب عبور میکند ، رطوبت کافی را هم برداشته و درست مانند یک کولر آبی خنکی و رطوبت را هم زمان به فضا برساند . با این کار علاوه بر مرطوب نگهداشتن و مطبوعکردن فضای داخلی ، بخار آب ایجاد شده نیز در فضای اتاقها پراکنده میشده است.
این سیستم طبیعی استفاده از انرژی باد به کشورهای همسایه مانند افغنستان، پاکستان و عراق نیز راه یافته است.
شاید در نگاه نخست، بررسی بادگیرها فقط راهی برای فرار از گرما تلقی شوند اما باید گفت اختراع چنین روشی به نوعی کنترل طبیعت ، بدون دستکاری در اصل آن است . این موضوع در مناطق مختلف جهان نیز وجود داشته است . به طور مثال بعد از کشف سنگنگارهها در کشور «پرو» مشخص شد مردم این کشور از نوعی « چادر » برای فرار از گرما استفاده میکردند . این چادرها نیز نوعی بادگیر داشتند که در بالای چادر واقع شده و در جهت موافق باد قرار میگرفته اند تا باد را از طریق آن به داخل چادرها هدایت کرده و از گرمای هوا بکاهند.
همین اتفاق در مورد بادگیرهای ایرانی افتاده است . مواد تشکیلدهنده این بادگیرها از گِل ، خشت ، چوب و در برخی بادگیرها گچ و سنگ بوده است . بادگیرها تا دو سده قبل نیز در ایران رواج زیادی داشتند اما از دوره ناصری و با عزیمت ناصرالدینشاه قاجار به فرنگ و آشنا شدن وی با پنکه ، آرامآرام معماری ساختمانهای ایرانی را تغییر شکل دادند .
معروفترین بادگیر ایرانی که همچنان پابرجا بوده و به عنوان بلندترین بادگیر جهان هم شناخته میشود، بادگیر « باغ دولتآباد » یزد است که توسط « محمد تقیخان بافقی » ساخته شده . حدود ۳۳ متر ارتفاع دارد و یکی از شاخصترین نمادهای معماری ایرانی است . این باغ متعلق به یکی از متمولترین افراد یزد بوده که دستور ساخت ساختمان و تالار بزرگی را در آن میدهد . معماران آن دوره برای خنککردن فضای آن، ناچار به ساخت چنین بادگیرهایی بودهاند.
از دیگر بادگیرهای مهم ایران ، بادگیری متعلق به عمارت « علیاصغرخان رضوی » در شهر سیرجان است که به شکل « چپقی» و در دوران پهلوی ساخته شده ، از نظر شبکه مهندسی بسیار منظم و دقیق است و تزئینات زیبایی هم دارد. بادیگر دیگر ، متعلق به عمارت « سید حسین ابرقویی » در شهر ابرقو یزد است . این اثر ثبت ملی شده و نزدیک به ۱۸ متر ارتفاع دارد.
از دیگر ویژگیهای بادگیر ایرانی ، « نورگیر » بودن آن است. به همین دلیل درجه اهمیت آن برای ساختمانهای قدیمی فوقالعاده بوده است . بادگیر بازار کاشان و بادگیرخانه طباطباییها و بروجردیهای کاشان نیز از این جمله هستند.
حدود ۲۰ بادگیر در ایران در حال تعمیر و نگهداری بوده و متاسفانه بخش زیادی از آنها مانند سایر بناهای فرهنگی در حال نابودشدن هستند. در این بین، امارات که کمتر از ۵۰ سال از مدت استقلال آن میگذرد ، اسنادی را آماده و آن را در نامهای به سازمان یونسکو ارسال کرده و در صدد ثبت جهانی آن است.
نکته جالب اینکه، امارات به این کار بسنده نکرده و با برگزاری جشنوارههای بینالمللی معماری ، قصد معرفی این اثر به نام خود را داشته و از آن جالبتر این که جایزه این جشنواره ، تندیسی به شکل بادگیر ایرانی است!
بنابراین برای ثبت جهانی بادگیرها باید به چند نکته اشاره کرد. یکی ثبت برند بادگیر و دیگری شکل بادگیر و فرمول ساخت آن است . مساله مهم این جاست که وقتی پرونده بادگیر در سازمان جهانی یونسکو برگشت میخورد و فرصتی از ما گرفته میشود ، امارات از بسیاری افراد مانند « کریستیانو رونالدو » برای تبلیغ ثبت بادگیرها استفاده میکند.
نگرانی آنجاست که با وجود این همه مستندات و مدارک ، بدون واکنش درست و قانونی ، این دستاورد عظیم بومی به نام دیگران ثبت شود . سازمان یونسکو بارها اعلام کرده که به طور مثال مراسم « نوروز » میان ایران ، افغانستان و تاجیکستان و ... یک میراث مشترک فرهنگی است اما بادگیرها به نام ایران و متعلق به میراث فرهنگی ایرانیان است و نباید اجازه داد این اثر به یادماندنی و زیبا به نام کشورهایی باشد که پیشینهای از آن ندارند.